۱۶ سال پس از ترور شهید وحدت ملی؛ کاظمی افغانستانِ متکی به خود و بدون خشونت میخواست
بیاننیوز
سیدمصطفی کاظمی، ملقب به شهید وحدت ملی افغانستان درست شانزده سال پیش از امروز(۱۵ عقرب – ۱۳۸۶) در جریان سفر ولایتی در ولایت بغلان در شمال افغانستان ترور شد.
شهید کاظمی که رییس کمیسیون اقتصاد مجلس نمایندگان بود، بهمنظور بررسی وضعیت مردم بغلان و بازدید از فابریکههای تولیدی این ولایت رفته بود و در این سفر، تعدادی از اعضای مجلس نمایندگان آقای کاظمی را نیز همراهی میکردند. ترور شهید کاظمی درست زمانی اتفاق افتاد که صدها دانشآموز مکاتب و شهروندان بغلان به استقبال آنها آمده بودند.
با این حال، فعالان فرهنگی و کاربران شبکههای اجتماعی، در شانزدهمین سالروز ترور شهید وحدت ملی، برنامهای را تحت عنوان«نگاهی به خط فکری مصطفی کاظمی، شهید وحدت ملی و تاثیرات آن بر افغانستان» در پلتفرم شبکهی ایکس برگزار کردند.
سیدفاضل سانچارکی، فعال فرهنگی و معین پیشین وزارت اطلاعات فرهنگ با توصیف ویژگیهای شخصیتی شهید کاظمی، افزود که آقای کاظمی با آمدن نظام جمهوری، کارهای مهم و اساسی را برای افغانستان جدید انجام داد تا ثبات سیاسی در این کشور شکل بگیرد و افغانستان در مسیر امنیت، آرامی و سازندگی قرار گیرد.
آقای سانچارکی با اشاره به فعالیتهای اقتصادی و سیاسی شهید کاظمی، گفت: «اولین کاریکه شهید کاظمی روی دست داشت، این بود که فکر میکرد، حالا ما در یک وضعیت جدیدی قرار گرفتیم که شرایط جدید است و اقتضای ویژه را طلب دارد و ما حالا در مرحلهی جهاد فزیکی نیستیم و بنابراین، تنظیمهای گذشته یا به صورت مطلق منحل و یا بازسازی شوند، چرا که تنظیمهای گذشته محصول دوران اشغال، ضرورت جهاد و مبارزهی مردم افغانستان بود که بیشترین تکیه گاهش جنگ نظامی بود. از این جهت باید دیدگاه و برنامهی تنظیمهای سیاسی تغییر میکرد و خود را از نو بازسازی میکردند و خودش(شهید کاظمی) پیشقدم شد.»
سانچارکی در ادامه خاطرنشان ساخت که شهید کاظمی برای ایجاد این تغییر، حزب اقتدار ملی را تاسیس کرد و این حزب در واقع، مطابق نورمهای روز و معیارهای اکادمیک تعریفشده برای احزاب سیاسی بود که شکل گرفت.
او افزود: «نکتهی اساسی دیگریکه آقای کاظمی تاکید میکرد که ما را کمکهای خارجی سرپای نگهداشته است؛ اما باید از این مرحله عبور کنیم. او از این جهت به خودباوری اتکای خود با داشتن انگیزههای قوی همواره تاکید میکرد که باید از ظرفیتهای درونی افغانستان و سرمایههای فکری، بشری و تخنیکی استفاده کنیم و آهسته آهسته به طرف خودکفایی و خوداتکایی حرکت کنیم و در این راستا ابتکاراتی در وزارت تجارت از جمله پارکهای صنعتی را داشت.»
به گفتهی معین پیشین وزارت اطلاعات و فرهنگ، در خصوص مسایل سیاسی داخل کشور چه در درون نیروهای داخل نظام و چه درون گروههای بیرون از نظام، اصل دیدگاه و نظر کاظمی اصل بر دیالوگ ملی بود، براینکه از راه سلاح و خشونت، مشکلات درونی را حل نمیتوانیم. باید مشارکت و همدیگرپذیر به وجود آید.
او با بیان اینکه، شهید کاظمی دیدگاه وسیع ملی خود را در عمل تطبیق کرد، خاطرنشان ساخت که برای این هدف جبههی ملی را تشکیل داد و در این جبهه نمایندگان چندین گروهی قومی، زبانی ایدیولوژیکی و میانه را باهم گره زد.«در واقع شهید کاظمی دیدگاهش این بود که حالا در یک وضعیتی قرار داریم که ایجاب میکند تمام جریانها، نخبگان، گروهها و رهبران احزاب سیاسی باید دور یک محور به خاطر افغانستان و ثبات این کشور، بازسازی و سازندگی آن، اینکه ما باید مسوولیت خود را بهدست بگیریم و خارجیها تا ابد نمیمانند، فکری به فردای خود بکنیم و این آغازش از تشکل و سازماندهی جریانهای گوناگون در این جبهه بود.»
سیدفاضل سانچارکی، همچنان در سخنان خود بار دیگر به چگونگی ترور شهید کاظمی و همراهان او پرداخت و گفت که یکی از انگیزههایی که مخالفان و دشمنان افغانستان را ترسانده بود، همین جبهه بود که تمامی ظرفیتهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی درون افغانستان را جمع کرده بود، تشکیل نیرومند و قوی درحال ظهور بود و میتوانست که سرنوشت آیندهی کشور را به دست بگیرد و نقش محوری و اساسی را در این راستا هم شهید کاظمی داشت و برای همین منظور هم سفرهای ولایتی خود را آغاز کرد.
سانچارکی در ادامه تصریح کرد که دشمنان مردم افغانستان احساس کرد که کاظمی درحال بازخیزاندن ظرفیتهای درون جامعهی افغانستان است و در واقع درحال بسیج عظیم مردمی بوده و میتواند پیامدهایش به انزوای گروههایی بیانجامد که بدون حمایتهای خارجی بر سرنوشت مردم مسلط شده بودند.
در همین حال سیدباقر محسنی کاظمی، فعال سیاسی از تلاشهای شهید کاظمی در امر برگزاری نشست بن اول در آلمان اشار کرد که شهید کاظمی در برگزاری آن نقش اساسی و برازنده داشت.
محسنی در ادامهی اظهاراتش به وضوح بیان کرد که شهید کاظمی برای لابیگری سیاسی، جهت قناعت دادن طرفها یک استعداد فوقالعاده داشت؛ اگر کاظمی نمیبود پروسهی بن دربارهی افغانستان شکل نمیگرفت. در واقع کاظمی یکی از افراد اثرگذار و جریانساز در عرصهی موفقیت روند کنفرانس بود.
او همچنان افزود: «براین اساس برای وحدت صفوف نیروهای جبهه مقاومت آقای کاظمی نقش اساسی داشت. جالب است که در کنفرانس بن، کاظمی به عنوان وزیر مشترک از دو جناح که جدا از هم بودند، پیشنهاد شده بود. جبهه متحد اسلامی برای افغانستان و هم جریان بنکه متعلق به ظاهرشاه بود، شهید کاظمی را از خود میدانست، وزارت مخابرات را پیشنهاد داده بود. این نشان دهنده نقش موثر و در واقع جوشدهندهی جریانها در کنفرانس بود و با این ظرفیت عظیم که داشت توانست قناعتهای طرف را برای افغانستان جدید و پایههای انتخابات که گردش قدرت باشد، داشتند. براین اساس برداشت من این است که جریانهای در جوشش جریانهای داخلی نقش شهید کاظمی چهرهی دلسوز و کسی که باورمند به عبور از جنگ و برای رسیدن به افغانستان با ثبات و برخوردار از نظام منتخب، نقش اساسی داشت.»
سیدمحمدعلی رضوانی، از فعالان فرهنگی با اشاره به اندیشه و اهداف شهید کاظمی گفت که بعد از قضایای بن و به وجود آمدن حکومت در افغانستان، شهید کاظمی معتقد بود که این کشور از خاکستر بحران سربلند کرده و چیزی که بعد از دو دهه جنگ، اهمیت اساسی و بنیادی دارد، این است که این کشور از این بحران عبور داده شود و به حالت نورمال که در آن خشونت نباشد.
به گفتهی رضوانی، شهید کاظمی تاکید داشت که برای عبور از این بحران، باید روی راهکار و راه حلیکه پایدار باشد، را مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
این فعال فرهنگی در خصوص اهداف اقتصادی شهید کاظمی بیان کرد که او در عرصهی زراعت، معادن، تجارت و ترانزیت طرحهای موثر داشت.