سیدمهدی حسینی
بیاننیوز – در دو سال و نیم گذشته، افغانستان بیشتر مورد توجه جامعهی جهانی قرار گرفت و مبنای این توجه هم گسترش بحران انسانی و فروپاشی نظام اقتصادی بود. کاهش چشمگیر کمکهای بینالمللی، رقم میزان افراد نیازمند در این کشور را بهطور فزایندهای بلند برد.
سازمانهای بینالمللی در این مدت صدها بار گزارشهای متمایزی را از اوضاع انسانی افغانستان منتشر کردند و برایند این گزارشها نشان میداد که میلیونها نفر در افغانستان با قحطی و گرسنگی مواجه هستند.
پیامد گزارشها از بحران انسانی
این گزارشها پیامدهای ویرانگری را برای جامعهی افغانستان به همراه داشته است: نخست اینکه مُرال مردم را تضعیف کرد، خصوصا اینکه شاغل بودند و تا حدودی درامد نسبی داشتند و دوم هم اینکه مردم را به توزیع ناچیز کمکهای بشردوستانه از قبیل مواد غذایی عادت داده است.
وقتی از خانوادههاییکه با مشکلات اقتصادی و فقر دستوپنجه نرم میکنند، سراغ گرفته شود، به این نتیجه میتوان رسید که بسیاری از خانوادهها منتظر کمک هستند، زیرا این کمکهای ناچیز در کوتاه مدت و یا حتا ظرف چند هفته برای آنها مفید بوده است؛ اما هیچ نهادی چه داخلی و چه خارجی به تخصص، شغل، کسبوکار اعضای خانوادهها توجه نکرده که بهجای کمک خوراکی، در درازمدت برای آنها اشتغالزایی کنند و از تحرک و حرفهی آنها برای بهبود وضعیت اقتصادی مردم استفاده صورت گیرد.
این امر جدیدی نیست. چالشهای اقتصادی، عدم توجه به توسعهی برنامههای انکشافی، نبود اشتغالزایی و بلندرفتن میزان فقر از چالشهای جدید افغانستان نیست که سازمانهای بینالمللی آن را در دو سال اخیر آن را بولد میکنند؛ این موضوع طی بیشتر از ۲۰ سال گذشته وجود داشت، بهدلیل فساد سراسری در نظام پیشین، حیفومیل کمکهای بینالمللی و سایر چالشهای دیگر باعث شد که چالشهای فوق همچنان در لایههای مختلف جامعهی افغانستان ریشه پیدا کند.
در چالشهای فوق، فقط رهبران نظام پیشین افغانستان دخیل نبودند، بلکه موسسات و سازمانهای بینالمللی نیز نقش عمدهای داشتند، زیرا با استفاده از واژهی افغانستان با ثبات فساد خلق کردند و بیشتر کمکهای بینالمللی را بدون اینکه برای مردم افغانستان در حوزههای زیربنایی و انکشافی استفاده شود، خارج کردند.
عدم آسیبشناسی چالشها
سازمان ملل به عنوان مرجع معتبر، طی سالهای گذشته فاقد کارایی در مهار بحران انسانی افغانستان بود و این نهاد در واقع برای انجام ماموریت خود در راستای افغانستان شکوفا و با ثبات، شکست خورده است.
نگارنده این مطلب در هیچجایی متوجه نشده است که کارشناسان سازمان مللمتحد با همکاری متخصصین داخلی افغانستان، بحران این کشور و بهخصوص چگونگی کاهش میزان فقر را آسیبشناسی و راه حلی برای آن ارایه کند.
این نهاد در دو سال ونیم گذشته به روز بد مردم افغانستان پشت درهای بسته میخندد و در انظار عمومی فقط اشک تمساح میریزد. سازمان مللمتحد در افغانستان(یوناما) نه تنها در عرصههای زیربنایی و محلیسازی کمکهای بشری تحت رهبری مردم افغانستان توجه نداشت، بلکه در صدد جمعآوری پول بهنام بحران انسانی برای بقاء خود در افغانستان بود.
از سوی دیگر، کمکهای بینالمللی اندکی که بهنام افغانستان سرازیر شد، سازمانهای بینالمللی و بهویژه سازمان مللمتحد میتوانست که آن را در توسعه برنامههای محلی و انکشافی، اشتغالزایی، حمایت از طرحهای اقتصادی زنان افغانستان سرمایهگذاری کند، اما با توزیع چند بوری آرد و روغن و تصویربرداری آن، همهی آنها را حیفومیل کرد.
اینکه سازمان مللمتحد در مدیریت کمکهای بشردوستانه برای مردم افغانستان شکست خورده، شکی نیست و این سازمان نتوانست که حداقل مدت دو سال گذشته به متخصصان افغانستان، موسسات داخلی و منابع مردمی مراجعه کند؛ ایدهها و طرحهای آنها را دریافت و آنچه که مردم میخواهند، هرگز توجه نکرد.
راه حل
هنوزهم مهمترین سوال این است که سازمانهای بینالمللی چه میتوانند برای مهار بحران انسانی در افغانستان انجام دهند؟ ممکن است پاسخ به این پرسش متمایز باشد، اما آنچه نیاز مبرم است این است که از متخصصان داخلی افغانستان، موسسات و بزرگان مردمی که مسلط به اوضاع افغانستان هستند، به عنوان همکاری محلی استفاده کنند و نیازهای اولیه مورد سنجش قرار دهد و در نتیجهی آن طرحهای اجرایی در بخشهای مختلف ارایه کنند.
بنابراین، هنوز هم دیر نشده است تا اقداماتی در این عرصه صورت گیرد. کمکهای بینالمللی بهنام افغانستان صورت میگیرد با توجه به موثریت کمکها و نه سقف آن، ایجاب میکند که این سازمان و شرکای آن باید در برنامههای انکشافی، محلیسازی کمکها توجه کند تا از این طریق، از یکسو بحران فقر در افغانستان کاهش یابد و از سوی دیگر، اشتغالزایی ایجاد شود.
تا زمانیکه به حل بحران افغانستان فکر اساسی و برنامهریزی منظم به هدف اجرای برنامههای انکشافی صورت نگیرد، از یک طرف اقناع مردم افغانستان از چگونگی فعالیتهای سازمان مللمتحد و شرکای آن حاصل نمیشود و از سوی دیگر، بحران انسانی همچنان به درازا خواهد کشید.