افغانستانامنیتامنیتیگزارش ویژه

حکومت پیشین و نهادهای بین‌المللی از کنار فاجعه‌ی دهمزنگ خیلی«سبک» گذشتند

بیان‌نیوز

از حادثه‌ی مرگ‌بار دهمزنگ درست شش سال گذشت، حادثه‌ای که خون ده‌ها جوان این کشور را جاری کرد. پس از شش سال، وقتی هنوزهم حرفی از رویداد دهمزنگ می‌شود، هزاران خانواده خود را داغ‌دار احساس می‌کنند و تصاویر فاجعه‌ی آن روز در ذهان عمومی زنده می‌شوند.

شش سال پیش، هزاران نفر که اغلبا ساکنان مناطق مرکزی بودند، جنبشی را تحت عنوان«جنبش روشنایی» ایجاد کردند برای برابری، عدالت و مبارزه با تبعیض به میدان آمدند.

این جنبش که در نفس خود از مهم‌ترین جنبش‌های معاصر افغانستان مطرح شده بود، اداره‌کنندگان این جنبش آجندای آن را سیاسی کردند و در فرجام، طعمه‌ی یک رویداد تروریستی گردید که صدها کشته و زخمی را در پی داشت.

پس از شش سال هنوز هیچ کسی در قبال این رویداد مرگ‌بار پاسخ‌گو نیست و پهلوهای پنهان این فاجعه نیز برای مردم و بازماندگان قربانیان این رویداد روشن نشد.

ششمین سال‌روز این فاجعه‌ی مرگ‌بار درست در شرایطی فرا می‌رسد که اوضاع سیاسی افغانستان تغییر کرده و شرایط خاص ایجاد شده است.

حالا از اعضای این جنبش خبری نیست و صرفا کاربران شبکه‌های اجتماعی ابراز تاسف می‌کنند و بس.

با این حال، شماری از کاربران شبکه‌های اجتماعی و فعالان سیاسی شش سال بعد این رویداد می‌گویند که شهدای شریف، سربلند و تابناکی‌که جان‌های عزیزشان را بر سر داعیه‌ی حق‌طلبی، عدالت، برابری و مبارزه با ستم و تبعیض سیستماتیک گذاشتند.

عارف رحمانی، از فعالان سیاسی به این مناسب در صفحه فیس‌بوکش نگاشته است که عصر و نسل روشنایی مسوولیت تکیه و تاکید بر ایمان و آرمان آن بزرگواران را برعهده دارند.

در همین حال ضیا قاسمی، شاعر و نویسنده‌ی افغانستانی در تویتی نگاشته است:«انفجار دهمزنگ یکی از فصل‌الخطاب‌های زندگی‌ام بود.»

او همچنان به یادبود از شهدای جنبش روشنایی نوشته که پس از آن رویداد دیگر هیچ‌گاه نتواسته به تعبیر وحدت ملی در افغانستان خوش‌بین باشد.

قاسمی افزوده است:«پس از آن روز، نفرتی ابدی از اشرف غنی و عمالش در جانم خانه کرد. من پس از آن تا به امروز نتوانسته‌ام شعری شاد بسرایم.»

سیدفاضل سانچارکی، فعال فرهنگی و سیاسی نیز به این مناسبت نوشته است که دوم اسد، یک فاجعه و یک تراژدی خونین به تمام معنا بود.«ابعاد این حادثه چنان هولناک و تکان‌دهنده بود که در تاریخ افغانستان با همه‌ی مظالم و فجایعش کم‌تر نظیر داشت.»

به گفته‌ی سانچارکی، هنوز شاید خیلی زود باشد که مقصران اصلی این فاجعه و عوامل دخیل در آن شناسایی و روسیاه شوند؛ مظلومیت مضاعف آن بود که حکومت و نهادهای بین‌المللی نیز از کنار این فاجعه خیلی سبک گذشتند.»

او همچنان خاطرنشان ساخت که در این فاجعه کسانی قربانی شدند که آرزوی بلند عدالت‌خواهی داشتند و پس از شش سال، تنها دست باد و باران بوده که بیرق مظلومیت این جان باختگان را به اهتزاز نگهداشته است.

 

Related Articles

جواب دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button